- تنبیه شدن (اِ تِ کَ دَ)
آگاه شدن و سیاست شدن و بیدار شدن ازغفلت. (ناظم الاطباء)
معنی تنبیه شدن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(گُ تَ)
لغت نامه دهخدا
پرورده شدن. (ناظم الاطباء). بار آمدن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) ، با علم و ادب شدن. (ناظم الاطباء)
(اِ تِ جُ تَ)
لغت نامه دهخدا
چوب زدن و کتک زدن و سیاست کردن. (ناظم الاطباء) ، آگاه کردن. (ناظم الاطباء).
- تنبیه و تأکید کردن، باربار و بسختی نصیحت کردن. (ناظم الاطباء)
- تنبیه و تأکید کردن، باربار و بسختی نصیحت کردن. (ناظم الاطباء)
(اِ کَ دَ)
لغت نامه دهخدا
پاک شدن و صاف گشتن. (ناظم الاطباء). پاک شدن روده از پلیدی و قنات از گل ولای براثر تنقیه کردن. رجوع به تنقیه و تنقیه کردن شود
بیدار کردن بیداراندن آگاهاندن، ادب کردن، گوشمالی توجیدن بیدار کردنهوشیار ساختن، آگاه کردن، گوشمال دادن مجازات کردن
اپخشدن بیدار شدن هشیار گشتن آگاه شدن هوشیار شدن: و می گفتند که الیسع بدین سخنان میخواهد که شما را بفریبد ایشان متنبه نشدند
گذاشته شدن، نصب شدن، جای گرفتن، قرار داده شدن
